پاسخ:
کلمه یوم با کلمه نهار به یک معنی نیستند. نهار در مقابل لیل مقدار زمانی است که از طلوع شمس تا غروب آن طول می کشد. اصل زمان یک امتداد یکپارچه است که تقسیم حقیقی برنمی دارد. لذا همه ی تقسیمات آن اعتباری است. و برای چنین تقسیم اعتباری گزینش یک مقدار مقیاس الزامی است. و اوّلین مقیاسی که بشر انتخاب کرده است مقدار مدتی است که در آن مدت ، خورشید یک بار زمین را دور می زند ؛ یا به عبارت امروزی زمین یک بار به دور خود می چرخد. بشر نام این مقیاس را شبانه روز گذاشته و بقیه امور زمانی را با این مقیاس می سنجد. مثلاً هر ساعت یک بیست و چهارم شبانه روز است. یا یک هفته هفت شبانه روز است و... . امّا دانشمندان فیزیک برای اینکه مقیاس دقیقتری در اختیار داشته باشند ، مدّت زمان ارتعاش اتم سزیم را واحد زمان قرار داده اند.
امّا کلمه یوم مثل لیل و نهار ، تابع مقیاس نیست. گاه یک قرن را یوم واحد می گویند و گاه یک روز را و گاه یک عمر را ؛ حتّی به وقایع و به فصول نیز یوم اطلاق می شود. از اینجا معلوم می شود که یوم ، مقدار مشخصی از زمان نیست ؛ بلکه یوم ، ظرف ظهور امور است. و چون ظهور امور مادّی به تدریج و در طول زمان رخ می دهد ، لذا یوم در مورد زمان نیز به کار می رود. بر این اساس ، آفریده شدن آسمانها و زمین در شش روز ، به این معنی است که آسمانها و زمین در شش مرحله و در شش ظرف به ظهور رسیده اند. اگر همه ی هفت آسمان و زمین ، امور مادّی باشند در آن صورت ، همه این شش مرحله ، مراحل زمانی هستند. ولی لزومی ندارد که این شش مرحله از نظر مدّت زمان ، یکسان باشند. بلکه ممکن است یکی از مراحل ، مثلاً پنج میلیارد سال زمینی طول بکشد ولی مرحله دیگر فقط یک میلیارد سال زمینی باشد. امّا اگر برخی از هفت آسمان ، غیرمادّی باشند ، در آن صورت برخی از این مراحل ششگانه غیر زمانی خواهند بود. ولی در هر حال ، بعید است که مراد از این شش روز ، همان شبانه روز زمین باشد. چون قبل از خلقت زمین و آسمان ، خبری از این شبانه روز نبود. همچنین خود شبانه روز امر ثابتی نیست ؛ بلکه به گفته ی منجّمین ، در طول عمر زمین ، مدّت شبانه روز متغیّر بوده است.
نظرات شما عزیزان: