پرسش:ذاتا و طبيعتا برخي افراد داراي نيروي جنسي قوي هستند، اگر امثال اين افراد بسيار سعي کنند که تزکيه نفس کنند ولي باز هم به علت قوي بودن اين غريزه، به حرام بيفتند، آيا موافق عدل الهي است که مستوجب عقوبت باشند؟ بالاخره اين طبيعت غيرعادي آنها خدادادي است و خود آنها هم راضي به گناه نيستند ولي فشار دروني علي رغم سعي فراوان آنها را به گناه مي کشاند. تکليف اين گونه افراد چيست؟ براي رهايي از گناه با توجه به خصوصيتشان چه بايد بکنند؟ آيا مسئوليت ايشان در انجام برخي خطاهاي کوچک نزد خدا کمتر است؟ توضيح دهيد؟
پاسخ:
1ـ نخست باید متذکر شد که رابطه ی خدا با انسانها ، رابطه ی صاحب کار و کارگر نیست ؛ یعنی چنین نیست که انسان کار انجام دهد و خدا در مقابل کارش به او مزد بدهد. رابطه ی خدا با انسانها رابطه ی ربّ (پروردگار و پرورش دهنده) و مربوب (پرورش یابنده) است ؛ لذا اوّلاً گرایشات غریزی و فطری انسان را باید استعدادهای درونی او ـ به عنوان پرورش یابنده ـ دید. ثانیاً باید توجّه داشت که تکالیف و امتحانات الهی نیز صرفاً ابزارهای پرورشی هستند. همانگونه که یک مربّی دلسوز متناسب با استعدادهای درونی یک ورزشکار ، امکانات رشد در اختیار او قرار داده و تمرینهایی متناسب با فیزیک بدنی او به وی می دهد ، پروردگار عالمیان نیز متناسب با داشته های وجودی هر کسی او را امتحان کرده او را در مسابقات گوناگونی قرار می دهد تا توانایی های بالقوّه ی او شکوفا شوند. لذا خدا را باید به چشم یک مربّی علیم و حکیم و یک معلّم رحمن و رحیم دید نه به عنوان یک صاحب کار ؛ ولی متأسفانه اکثر انسانها نگاهشان به خدا ، مثل نگاه یک کودک به معلّم سخت گیر است. هدف معلّم از دادن تکالیف اذیّت دانش آموز یا سود شخصی خودش نیست بلکه می خواهد دانش آموز را رشد دهد ولی دانش آموز کم سنّ و سال که عقلش به این حقیقت نمی رسد ، چنین گمان می کند که معلّم قصد آزار او را دارد. حتّی در نگاه عرفای اسلامی ، جهنّم نیز مظهر رحمت رحمانی خداوند است که در دنیا مانع از ارتکاب گناه می شود و در آخرت نیز گناهکاران را تزکیه می کند تا بعد از تزکیه وارد بهشت شوند.
2ـ خداوند متعال انسان را با دو گونه گرایش معنوى و مادّى آفريده است که اغلب با یکدیگر در جنگ و ستیزند. گرایشات غرایزی و مادّی ، انسان را به سوی طبیعت می کشانند و در مقابل ، گرایشات فطری و معنوی سعی در کندن او از عالم مادّه و سوق دادن وی به سوی ملکوت دارند ؛ و این همان جهاد اکبری است که انسان باید در آن ، فطرت را بر غرایز پیروز نماید ؛ البته نه با کشتن غرایز ، بلکه با مهار نمودن و به خدمت گرفتن آنها در راه تعالی وجودی انسان.
امّا چرا خداوند متعال چنین غرایزی را در وجود آدمی تعبیه نموده است؟ خداوند متعال طبق حکمت بالغه اش انسان را با چنین ساختاری آفرید تا از یک جهت بقاء دنیوی او را تضمین نماید و از طرف دیگر گرایشهای ملکوتی او را از رکود و خمودی برهاند و با درگیر نمودن آنها با غرایز ، شکوفایشان سازد. وجود این غرایز طبیعی نسبت به گرایشات عالی مثل وجود حریفی قدرتمند برای یک ورزشکار طالب قهرمانی است ، که هر چه حریف قویتر باشد ، طالب حقیقی قهرمانی را ورزیده تر و قویتر می کند. امّا اگر حریفی در کار نباشد ، روشن است که انگیزه ای هم برای تلاش وجود نخواهد داشت ؛ و اساساً مهلت دادن خداوند حکیم به شیطان رجی نیز از همین جهت بود ، تا انسان در مبارزه با او به مقامات عالی تری عروج نماید. پس اصل وجود این غرایز ، برای این نیست که انسان بازنده ی میدان تکامل باشد بلکه برای این است که اوّلاً حیث مادّی خود را با آنها ادراه نماید ؛ و ثانیاً با کنترل افراط و تفریطهای آنها جنبه روحی خود را هر چه بیشتر تقویت و تکامل بخشد. در قرآن کریم نیز دنیا به یک میدان مسابقه تشبیه شده و از انسانها خواسته شده که هر چه می توانند در آن سرعت و سبقت بگیرند ؛ تا در درجه اوّل از خطّ پایان بگذرند و در درجه دوم جزء برندگان رده اوّل باشند و ثالثاً جزء نفرات ممتاز شوند. خداوند متعال می فرماید: « آنها گمان مىكنند اموال و فرزندانى كه به عنوان كمك به آنان مىدهيم (55) براى اين است كه درهاى خيرات را با شتاب به روى آنها بگشاييم!! (چنين نيست) بلكه آنها نمىفهمند. (56) مسلّماً كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند، (57) و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان مىآورند، (58) و آنها كه به پروردگارشان شرك نمىورزند، (59) و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مىدهند و با اين حال، دلهايشان هراسناك است از اينكه سرانجام بسوى پروردگارشان بازمىگردند، (60) (آرى) چنين كسانى در خيرات سرعت مى گیرند و از ديگران پيشى مىگيرند. » ( المومنون )
« سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ ـــــ سبقت بگیرید براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و سبقت بگیرید به سوی بهشتى كه عرض آن مانند عرض آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند؛ آماده شده است، اين فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مىدهد؛ و خداوند صاحب فضل عظيم است.» (الحديد:21)
« وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ ــــــ و براى هر قومى جهت و قبلهاى است كه رو به سوى آن مىكند بنابر اين [به جاى مجادله در بارهى قبله] در اعمال خير از هم سبقت گيريد. هر جا باشيد خدا همه ی شما را مىآورد كه او بر هر چيزى قادر است.» (البقرة:148)
« لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فيهِ تَخْتَلِفُون ـــــــ ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم؛ و اگر خدا مىخواست، همه ی شما را امّت واحدى قرار مىداد؛ ولى خدا مىخواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد ؛ (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در خیرات و نیکیها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما ، به سوى خداست ؛ سپس از آنچه در آن اختلاف مىكرديد؛ به شما خبر خواهد داد. » (المائدة:48)
پس طبق فرمایش خداوند متعال دنیا میدان مسابقه است و موضوع مسابقه شکوفا نمودن استعدادهای الهی و فطری می باشد ؛ لذا انسانها در این میدان باید خود را شکوفا سازند که نتیجه ی خودشکوفایی مظهر اسماء الله شدن است ؛ لذا فرمود: « إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً ـــــ بازگشت همه شما ، به سوى خداست ». البته باید توجّه داشت که:
اوّلاً افراد همانگونه که در اصل داشتن غرایز گوناگون مادّی مشترکند ولی در هر کسی تنها برخی غرایز غلبه دارند ، در اصل داشتن استعدادهای فطری نیز یکسانند ولی در ظهورات آن مختلفتند ؛ برای مثال ممکن است کسی تمایل ذاتی داشته باشد که خدا را از راه کسب علم بجوید و دیگری از راه خدمت به خلق و سومی از راه عبادت و ... ؛ همانگونه که در برخی غریزه جنسی قوّت بیشتری دارد و در دیگری غریزه ی ثروت اندوزی و در سومی غریزه ی جلب توجّه و ... . لذا مشهور بین عرفاست که « الطرق الی الله بعدد نفوس الخلائق ـــ راههایی که به سمت خدا می روند به تعداد مخلوقات می باشند.» البته باید توجّه داشت که صراط یکی ولی سُبُل متعدّد می باشند.
ثانیا همانگونه که غرایز طبیعی در افراد مختلف دارای شدّت و ضعف می باشند ، استعدادهای معنوی آنها نیز از این حیث متفاوت می باشد ؛ برای مثال گاه در بین غرایز دو نفر غلبه با غریزه جنسی است ولی غریزه ی جنسی یکی نسبت به دیگری قویتر است ؛ و جالب است بدانیم که طبق اشاره ی برخی روایات ، غریزه ی جنسی در بین انبیاء اقوا از دیگران است. همینطور دو نفر که فطرت حقیقت جویی آنها غالب بر دیگر فطریّاتشان می باشد ممکن است در شدّت همین گرایش فطری با هم تفاوت داشته باشند. امّا باید توجّه داشت که خداوند علیم و حکیم ، غرایز هر کسی را متناسب با استعدادهای معنوی او تنظیم نموده ، به گونه ای که آن شخص جز از راه مقابله با آن نوع و آن شدّت از غرایز نمی تواند ترقّی مناسب خود را داشته باشد. پس با اینکه نوع و شدّت غرایز در انسانها متفاوت است ؛ و در برخی غریزه ی جنسی قدرت بیشتری دارد ، و در برخی دیگر غریزه شهرت طلبی و جلب نظر ، و در دیگری غریزه مال دوستی ، و در کس دیگر غریزه جاه و مقام خواهی و ... ، ولی چنین نیست که تبعیضی حقیقی بین آنها وجود داشته باشد ؛ چون اوّلاً نوع و شدّت غرایز هر کسی متناسب با امکانات و گرایشات فطری او تنظیم شده ، و ثانیاً خدا از هر کسی به اندازه ی امکانات درونی و بیرونی که به وی داده تکلیف طلب می کند ؛ « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا ـــــ خداوند هيچ كس را تكليف نمىكند مگر به تناسب آنچه به او داده است ؛ خداوند به زودى بعد از سختيها آسانى قرار مىدهد.» (الطلاق:7) ؛ « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ ـــــ خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمىكند. (انسان،) هر كار(نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده؛ و هر كار(بدى) كند، به زيان خود كرده است.» (البقرة:286 ). یعنی در روز قیامت نگاه نمی کنند که هر کسی چقدر کار خیر انجام داده بلکه نگاه می کنند که هر کسی چه مقدار از استعدادها و توانایی های الهی خود را به فعلیّت رسانده است. بر این اساس ، کسی که هزار واحد توان داشته و چهار صد واحد آن را شکوفا نموده به جهنّم می رود ولی آنکه تنها چهار صد واحد توان داشته و همه ی آن را شکوفا نمود اهل بهشت می شود.
3ـ راهكار کنترل شهوت:
بيترديد يکي از نيرومندترين غرايز، نيروي شهوت و غريزة جنسي است. اين نيرو که از ابتداي تولد به صورت نهفته در وجود آدمي به وديعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بيتحرکي را پشت سر ميگذارد، اما به محض شروع دوران نوجواني و که همزمان با شروع رشد عقلی و قوّت گرفتن حسّ معنویت جویی است ، آرام، آرام زمان بيداري و شکفتگي آن فرا ميرسد و رفته رفته تمامي وجود نوجوان را دربرميگيرد و بر تمامي رفتار انسان اثر ميگذارد. به همين دليل غريزة جنسي و نيروي شهوت ، فرد را با مشکلاتي مواجه ميسازد ، که غلبه بر آنها ضامن رشد درونی آدمی است.
براي تعديل و کنترل غريزة جنسي راههاي متعددي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم. اما قبل از آن بيان اين نکته لازم است که کنترل غريزة جنسي به صورتي که منطبق با فطرت انساني باشد، امري ممکن و در عين حال پيچيده و دشوار است. آنهايي که از مباني اخلاقي و معنوي محکم و متيني برخوردارند و نيز از شرايط خانوادگي خوب و مطلوبي از حيث ارزشهاي اخلاقي بهرهمند هستند و ارادة قوي دارند، به خوبي ميتوانند از پيامدهاي منفي آن مصون باشند.
براي کنترل غريزة جنسي هم خود فرد و هم والدين و اطرافيان مسئوليت دارند. آن چه مربوط به خودشخص ميشود عبارتند از:
1ـ برنامهريزي براي کار مداوم
جوانان و نوجوانان از نيروي سرشار و فوقالعادهاي برخوردارند. اين نيرو اگر در زمينههاي ديگر مورد استفاده قرار نگيرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرايط سني آنها در قالب امور جنسي و شهواني ظاهر خواهد شد. اگر جوانان و نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نيرو و توان خود را در اين زمينه به مصرف برسانند تا حدودي از انحرافات اخلاقي و شهوت و غريزة جنسي در آنان پيشگيري ميشود. کارهاي بدني موجب تعادل جسم و روان ميشود. اگر نيک بنگريم افرادي که به کار مداوم مشغول هستند و نيرو و استعدادشان را در زمينههاي مثبت و سالم به کار مياندازند، کمتر دچار انحرافات اخلاقي و بحرانهاي روحي ميشوند. کار موجب ميشود نيرو و انرژي جوان قبل از آن که به چربيهاي اضافي تبديل گردد و اختلالاتي در ساز و کار اندامهاي بدن ايجاد گردد، از طريق سوخت و ساز مفيد و سالم به مصرف برسد.
2ـ تنظيم خواب
تحقيقات نشان ميدهد که بيشتر انحرافات به خصوص در زمينه مسايل جنسي از فکرهاي ناسالم و خيالپردازيهايي که جوانان قبل از خواب رفتن دارند، ناشي ميشود. اگر جوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خودش و يک سري مسايل و موضوعات مربوط به دورة جواني، معطوف گردد، کم کم به انحرافات کشيده خواهد شد. بنابراين، يکي از روشهاي پيشگيري از انحرافات اين است که برنامة خواب به صورت دقيق تنظيم شود و تا زماني که خواب بر شخص غالب نشده به رختخواب نرود. نوجوان وقتي باید به رختخواب برود که کاملاً خسته و آمادة خواب باشد. و لازمة اين کار اين است که شخص در طول روز مشغول فعاليتهاي مهم بوده و به اندازة کافي کار کرده باشد.
طبيعي است اگر جوان با خستگي به رختخواب نرود، به ناچار مدت زماني را در بستر بيدار خواهد ماند تا به تدريج به خواب رود و چون افکار و انديشههاي شهواني و تحريکآميز معمولاً در اين مواقع به سراغ جوان ميآيند، تنظيم ساعات خواب براي جوان، ضرورت خاصي مييابد. يکي از روان شناسان در اين باره ميگويد: نيمة اول شب بيش از نيمة دوم آن به بدن نيرو ميدهد بنابراين بايد از آن به نحوي مفيد استفاده شود. همچنین نوجوان و جوان باید صبحگاهان به محض اينکه از خواب بيدار شد ، بيدرنگ از بستر برخيزد و توجه داشته باشد که بامدادان بيدار ماندن در بستر خواب، بسيار زيانبار است، جسم را سست و ناتوان ميسازد و وسوسههاي شوم را در دل فرد ايجاد مي کند.
3ـ دوري از محيطهاي آلوده و ناسالم
يکي از علل و عوامل انحرافات جنسي و به طور کلی انحرافات اخلاقي، محيط آلوده و محرکهاي شهواني است. محيط از طريق وارد نمودن عناصر محرک حسّی که عمده ی آنها محرّکهای دیداری و شنیداری و گاهاً لمسی و بویایی و چشایی است ، منجر به طغيان غريزة جنسي در جوان ميشود. مسايلي از قبيل بدحجابي ، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخي از سريالهاي تلويزيوني و فيلمهاي خارجي و هم چنين استفاده ی نادرست از اينترنت در تحريک شهوت و غريزة جنسي جوان بسیار مؤثر است. لذا باید مواظب واردات حسّی خود بود تا عوامل محرّک جنسی تا حدّ امکان وارد صحنه ی خیال و نفس انسان نگردند ؛ مثل مشهوری است که : « از دل برود آنچه که از دیده رود.» و چه نیکو گفته است جناب بابا طاهر که : « ز دست دیده و دل ، هر دو فریاد ــــ هر آنچه دیده بیند دل کند یاد ــــ بسازم خنجری نیشش ز فولاد ـــ زنم بر دیده تا دل گردد آزاد.» ، خداوند متعال نیز بر همین اساس فرموده است: « به مؤمنان بگو چشمهاى خود را فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند؛ اين براى آنان پاكيزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام مىدهيد آگاه است ؛ و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را ، جز آن مقدار كه نمايان است ، آشكار ننمايند و(اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند ، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان همكيششان، يا بردگانشان[ كنيزانشان]، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد. » (النور:30)
4ـ استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
يکي از زمينههاي پيدايش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفاده نادرست آنها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولاني و بيبرنامه نوجوانان و جوانان را عاصي و سرگردان ميکند ؛ آنها به تدريج سرخورده و مأيوس ميشوند و در نتيجه به دنيای درون خويش پناه ميبرند و در کنج خلوت و انزوا راهی برای مشغوليت خود ميجويند.
5 ـ بر خورداري از روابط سالم انساني
جوانان و نوجواناني که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بيبند و بار دوست و رفيق هستند، کم کم به انحرافات کشيده ميشوند و تحت تأثير امور شهواني قرار ميگيرند. نفوذپذيري جوانان از دوستان و همسالان بيش از ساير گروهها است. در سنين بلوغ صحبتهاي آهسته و در گوشي بين نوجوانان بيشتر ميشود و محور اين گفتگوها، غالباً مسايل جنسي و امور شهواني است که به صورت مخفيانه و به دور از انظار بزرگترها طرح ميشود. براي پيشگيري از انحرافات اخلاقي باید سعي کرد از دوستيهاي آلوده و مشکوک جداً پرهيز شود و ارتباط با افراد سالم و مذهبي بیشتر گردد.
6ـ پرورش تقوا و معنويت در وجود خويش
همه آنچه بيان شد، به نحوي ميتوانند در پيشگيري از انحرافات اخلاقي و طغيان شهوت و غريزة جنسي نقش داشته باشند، اما آن چه بيش از همه ضروري است و به صورت زيربنايي در شخصيت و رفتار جوان مؤثر است. پرورش معنويت و تقويت ايمان و تقواي الهي است. ما در عصري زندگي ميکنيم که جهان به شدت در ماديات فرو رفته و يکسره غرق در جاذبههاي نفساني و امور شهواني گرديده است. در شرايط کنوني، خلأ عظيم و هولناکي از اخلاق و معنويت پديد آمده و تمامي مشکلات انسانها نيز از همين جا ناشي شده است.
اگر با تقويت ايمان و نيروي اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقويت گردند، بدون شک بخشي از مشکلات آنان به ويژه در زمينة مسايل اخلاقي و شهوت و غريزة جنسي درمان ميشود.
اگر نوجوان از ته دل باور نمود که تمام اعمال و رفتار او را خدا ميبيند و عملکرد افراد سازنده ی وجود اخروی آنهاست و بهشت و جهنّم چیزی جز ظهور و تجسّم اعمال او نیستند و اساساً سعادت و خوشبختي انسان به دست خودش ميباشد، در اين صورت احتمال اينکه مرتکب گناه نشود بسيار زياد است.
پس به يقين ، تا زماني که نيروي ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، هيچ ضمانتي از شهوت و انحرافات اخلاقي وجود ندارد. به خصوص در وضعيت کنوني که عوامل تحريک کنندة بسيار زياد است. بنابراين قبل از هر چيزي باید سعي نمود نيروي ايمان و تقوا را در وجود خويش بارور کرد. اگر فکر و ذهن ما متوجه خدا باشد و هميشه نماز خود را اول وقت به جا آوریم ، خداوند ما را ياري ميکند تا از هر گناهي مصون بمانيم و تحت تأثير شهوت و غرايز جنسي قرار نگيريم. خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر ـــ به درستي که نماز انسان را از هر گونه آلودگي و عمل زشت و گناه دور نگه ميدارد.» نماز واقعي نه تنها والاترين عامل کنترک شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقي تلقي ميشود، بلکه عامل تهاجمي عليه انحرافات و شهوتها نيز محسوب ميگردد. البته باید توجّه داشت که بشر غیر معصوم در هر حال ممکن است گاهی مغلوب نفس خویش شود ؛ لذا خدا راه توبه را باز گذاشته تا بندگانش هیچگاه از تکامل مأیوس نگردند ؛ چرا که قصد خدا از تکلیف تکامل بشر است نه اذیّت و آزار او.
خلاصه دستور العملهای مهار شهوت و گناه:
1ـ كنترل حواس و بخصوص چشم و گوش
2ـ ترك مصاحبت با افراد ناباب و به ویژه دوستان ناباب.
3ـ ترك فكر و خیال گناه با از بین بردن زمینه های آن مثل تنظیم خواب و پرهیز از خلوت زیاد و دوری از مضّرات اینترنت و دیگر عوامل مشابه.
4ـ اشتغال به کار و برنامه شبانهروزى
5 ـ پرهیز از پر خوری و کم خوردن غذاهای محرّک شهوت ، مثل تخم مرغ و پیاز و غذاهای تند
6ـ ورزش مداوم
7ـ تقویت فكر مرگ ، البته به صورت فکر جایگاه اخروی خود نه تصوّر جسد مرده ی خود
8ـ به حدّاقلّ رساندن ارتباط دیداری و کلامی با نامحرمان و پرهیز جدّی از مزاح و شوخي با نامحروم.
9ـ پرهیز از شوخی های جنسی با همجنسها و پرهیز از گفت و شنید جکهای جنسی.
10 ـ ارتباط هر چه بیشتر با مراکز دینی مثل مساجد و خواندن کتب مذهبی و داشتن تلاش عبادی مثل دائم الوضو بودن ، نماز اوّل وقت ، یاد نمودن مداوم از خدا و اهل بیت (ع) و بخصوص امام زمان (عج) و یاد نمودن اینکه خدا و حضرات معصومین (ع) هر آن ما را مشاهده می کنند.
نظرات شما عزیزان: